روشهای ابراز محبت پدر و مادر جلوی فرزندان
تاریخ انتشار: ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۶۷۱۵۷
«مبین» و «متین» در حال بازی کردن هستند و در آن سو «مبینا» در هر کمک به مادرش است، چیزی به آمدن پدر نمانده است، «لیلا» مشغول مرتب کردن سر و ضعش است، ناگهان صدای کلیدی که در قفل میچرخد به گوش میرسد، بچهها از آمدن پدرشان حسابی سر ذوق آمدهاند و متین از سر و کول بابایش بالا میرود، مبینا در همین حین خریدها را از دست پدرش میگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محبت را نشان دهید
برای بررسی چالش این خانواده با «حجتالاسلام صادق مجیدی» کارشناس خانواده گفتوگو کردیم، او درباره شیوه ابرازهای محبت همسران در جلوی فرزندان چند راهکاری را ارائه داده است که میتواند برای این خانواده پنج نفره راهگشا باشد.
او میافزاید: زن و شوهر در خانه به روشهای مختلفی میتوانند به یکدیگر محبت کنند. این محبت کردن زوجین تأیر بسیار مثبتی بر روحیه فرزندان دارد، خصوصاً که در فضای خانه آرامش و امنیت ایجاد میکند. مرد هنگامی وارد خانه میشود، همسرش را صدا بزند و سلام گرم بدهد. زن نیز به استقبال شوهرش برود و او را در آغوش بگیرد یا زمانی که مرد میخواهد به سرکار برود، همسرش او را بدرقه کند.
«حجتالاسلام صادق مجیدی» از شیوههای محبت زوجین در برابر فرزندان میگوید
حجتالاسلام مجیدی ابراز میدارد: مرد در حضور فرزندان بارها به روشهای مختلف از همسرش تقدیر و تشکر کند؛ از غذا و دست پخت او یا کارهای دیگر. وقتی فرزندان این کار را ببینند که پدر و مادر به هم محبت میکنند، در واقع این نوع محبت کردن و قربان صدقهها را ببیند، یاد میگیرند چطور در زندگی فردی و حتی در زندگی مشترکشان محبت کردن را ابراز کنند.
او میگوید: بچههایی که در خانه محبت ندیدهاند، متأسفانه وقتی بزرگ میشوند، علاوه بر اینکه خلأهای عاطفی که در وجودشان است، بلد نخواهند بود محبت کنند. از سویی دیگر بسیاری از افراد هستند این نوع محبت کردن زوجین به یکدیگر در مقابل فرزندان را سوسولبازی و بچهبازی میدانند! برای اینکه این نوع محبت کردن پدر به مادر یا مادر به پدر را ندیدهاند.
این کارشناس خانواده بیان میدارد: پدر میتواند پیشانی و گونههای مادر را ببوسد، اما فراتر از آن نه! چون بدآموزی دارد و این نوع بوسه و محبتی که جنبه جلفی دارد، ماهیتش بسیار متفاوت است.
بیشتربخوانید
آموختن برخی قوانین به کودکان ضروری است وقتی پیامبر (ص) درباره بهترین کلیدواژه دوام زندگی میگویدبا این وجود تأکید بر روابط عاشقانه میان زن و شوهر حتی در سیره اهل بیت (ع) هم دیده میشود، از لزوم احترام به بانوی خانه گرفته تا بیان بهترین کلیدواژه دوام زندگی.
پیامبر خاتم (ص) این اسوه زندگی بشر بهترین شیوه محبت شوهر به همسر را استفاده از ابزار زبانی میدانند و میفرماید: «قَوْلُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأَةِ إِنِّی أُحِبُّکِ لَا یَذْهَبُ مِنْ قَلْبِهَا أَبَداً»؛ این گفتار مرد به همسرش که «من تو را دوست دارم»، هرگز از قلب زن بیرون نمیرود.
امام علی (ع) درباره اینکه چطور یک زندگی میتواند روی مدار شادی و آرامش بچرخد، میفرماید: «فَدارِها عَلى کُلِّ حالٍ، وأحسِنِ الصُّحبَةَ لَها لِیَصفُوَ عَیشُکَ»؛ همیشه با همسرت مدارا کن و با او به نیکی همنشینی کن تا زندگیت باصفا شود.
آقای خانه! همیشه حواست به همسرت باشدالبته دلیل این سفارش علوی میتواند این جمله دیگر امام علی (ع) باشد که میفرماید: «إِنَّ المَرأَةَ رَیحانَةٌ و لَیسَت بِقَهرَمانَةٍ …»؛ زن، ریحانه است است و نه قهرمان، با او به هر حال مدارا کن و نیکو برخورد کن تا زندگی تو با صفا شود.
حالا آقایان خانه! اگر میخواهید یکی از خصلتهای پیامبران را داشته باشید به همسرتان محبت کنید به خصوص در جلوی فرزندان، زیرا امام صادق (ع) میفرماید: «یکی از اخلاق پیغمبران این است که نسبت به همسرانشان محبت دارند»، البته حضرت (ع) در جایی دیگر این محبت به همسر را یکی دیگر از نشانههای ایمان توصیف میکنند و میفرماید: «اَلْعَبْدُ کُلَّماَ ازْدادَ لِلْنِّساءِ حُبّا إزْدادَ فِى الاِْیمانِ فَضْلاً»؛ بنده، هر قدر محبتش به زنانش زیادتر شود، ایمانش فضیلت بیشتری مییابد.
این نسخه را در خانهتان اجرایی کنیدبه هر حال آقای خانه! تصور کنید یا این شیوه را اجرایی کنید وقتی وارد خانه میشوید، همسرتان را به گرمی در آغوش بگیرید و این محبت را در جلوی فرزندانتان به نمایش بگذارید، البته آن هم از نوع واقعی نه تصنعی! با این کار که تنها چند ثانیه به طول نمیکشد، شیرینترین و بهترین تصویر را در ذهن میوههای زندگیتان ثبت خواهید کرد.
«محبت» شاهکلید خوشبختی خانواده استالبته باید مدنظر داشته باشید در این زمینه هم خط قرمزهایی وجود دارد، چون برخی رفتارها عاطفی و برخی دیگر رفتار جنسی است و بچهها به خوبی متوجه رفتارها میشوند. با این وجود از قربانصدقههای خانوادگی غافل نشوید، زیرا در چالشهای زندگی حسابی به کمکتان خواهد آمد. در همین اثنا هم بدانیم «رابطه عاطفی» خواندنی نیست و نیاز به یاد دادن دارد، بنابراین اگر پدر و مادر در مقابل کودکانشان همدیگر را ببوسند، بهترین بسته فرهنگی که شامل یادگیری ابراز محبت و بهبود احساس امنیت و آرامش را برای آنها ارمغان خواهند آورد.
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی خواندنیهامنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: تربیت فرزندان رفتار والدین روابط همسران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۶۷۱۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مروری بر جنایات گروهک منافقین؛ترور یک نوجوان پیش چشمان مادر
منافقین تروریست پس از حمله به منزل شهید نوری تاجر و ترور وی منزل مسکونی این شهید را پیش چشمان مادرش به آتش کشیدند. - اخبار رسانه ها -
مروری بر جنایات گروهک تروریستی منافقین؛ ترور یک نوجوان پیش چشمان مادرش و آتش زدن خانه
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، شهید سعید نوری تاجر در سال 1342 در خانوادهای مذهبی متولد شد.
در روزهای انقلاب این شهید در صحنههای مبارزه با رژیم شاه با حضور در راهپیماییها، حمل پلاکاردها و توزیع اعلامیهها مشارکتی فعال شد.
شهید نوری تاجر پس از پیروزی انقلاب علاوه بر فعالیت در سنگر مدرسه و زمینه های هنری و فرهنگی و تبلیغاتی به جهاد سازندگی پیوست و به اتفاق جمعی دیگر از جهادگران عازم روستاهای محروم کردستان شد.
وی پس از آغاز جنگ تحمیلی به همراه جمعی از جهادگران به منظور سمپاشی و ضد عفونی کردن محیط جبهه عازم مناطق عملیاتی شد.
این شهید گرچه از لحاظ جسمی در وضعیتی مناسب به سر میبرد ، اما آنچنان در اشتیاق انجام وظیفه فعال بود که عاقبت در اثر گرمای سوزان بیابان های دشت ذهاب و قصرشیرین با تنی رنجور و تب شدید به وسیله همرزمانش به تهران بازگردانیده شد.
وی پس از بهبودی و گذراندن دوره نقاهت به آرزوی شهادت به جبهه بازگشت.
شهید نوری تاجر گرچه به عنوان شاگرد ممتاز در امتحانات گزینش دانشکده تربیت معلم قبول شده بود اما جبهه را به دانشکده ترجیح داد و به عنوان عضوی از بسیج گاهی به پاسداری از حوالی بیت امام خمینی (ره) مشغول میشد.
روز شهادت
حوالی اذان مغرب در روز بیست و دوم تیر 1361، نزدیک افطار دو نفر از تروریستهای منافق به منزل آنها میروند، سعید در کنار مادرش بر سر سفره افطار در انتظار نوای اذان نشسته بود، زنگ به صدا در آمد و سعید از جا بلند شد و درب را باز کرد و در همان لحظه اول با مشاهده تروریستها به ماهیت آنها و نقشه شومی که در سر داشتند، پی برد و درب را به روی آنها بست.
در این لحظه یکی از تروریستها از فرصت استفاده کرده و پایش را جلوی درب گذاشت و چند تیر به سوی سعید شلیک کرد، سعید با تمام قوا درب را نگه داشت اما به دلیل جراحات وارده و درد و خونریزی با پیکری خون آلود بر زمین افتاد، سپس تروریستها به درون خانه هجوم آورند و پس از بازرسی منزل، خانه را به آتش کشیدند.
مادر سعید سراسیمه پیکر پاک فرزند مجروح را در آغوش کشید و سر وی را بر بالین خود گذاشت، منافقین در همین حال گلولهای به گلوی این شهید شلیک کردند و در حالی که خانه در شعلههای آتش می سوخت، از صحنه فرار کردند.
روایت روزنامه اطلاعات از این جنایت
دو موتور سوار زنگ میزنند و سعید نوری پاسدار بسیجی 19 سالهای که دیری نیست از جبهه آمده است علیرغم همه دقتهای امنیتی که همواره بدان معتقد بود و مراعات میکرد اینبار با اندکی غفلت در را کمی باز میکند.
منافقین لوله اسلحه را از شکاف در به داخل آورده و سعید را به رگبار میبندند. سعید روزه دار بود و با خون خود افطار کرد. آن سوتر مادر مقاوم او بود که همراه کودک یک ساله اش تازه بر سر سفره افطار نشسته بود و منتظر سعید بود و دیگر هیچ کس در خانه نبود. در نیمه باز، صدای شلیک نیز همچنان بلند، شیشهها شکسته، بچه یک ساله با شدت تمام فریاد زنان و پیکر خونین و رشید سعید فرو افتاده بر خاک و چه غریب و چه قهرمان و چه مظلوم. طنین اذان هنوز در فضاست و هوا رو به تاریکی است و سفره افطار همچنان گسترده و منافق تروریست اتاقها و کمدها را میچرخد که بقیه کجایند؟ غریبانهتر از این چگونه ممکن است؟ خانه را به آتش میکشند و در آخرین لحظات مغز سعید را با تیر خلاص میکوبند و میگریزند و این فاجعه پیش چشمان مادری رخ میدهد که پیکر پر خون فرزندش را در آغوش کشیده است و آنها با قساوت یک جلاد خود فروخته مسخ شده حتی همین صحنه را نیز میبینند و بازهم از سعید نمیگذرند و تیری دیگر به او شلیک میکنند.
منبع: میزان
انتهای پیام/